سالها پیش به پاکستان رفته بودم. فارسی را نیکوتر از ما پاس داشتهاند. نمونهها: برای مهربانی (لطفا) سیگار نکشید. روانهگی (خروجی) / کرانهگی (ورودی) در سالن فرودگاه ناریخ پیدایش (تولد) , ...ادامه مطلب
برنامه را می ریزند. چای و آب را نیز. کوه هم گاهی ریزش میکند مانند دل من. هر چیز که به کوچکتر از خود خرد میشود، ریخته شده است. مراد از برنامه ریزی شکستن یک کار بزرگتر است به اجزاء سازنده آن که اگر جز این باشد راه به جائی نمیبرد، چنانکه شکستن کوه به ذرات سنگ و ریز کردن آن. باید آنچه داری بریزی روی میز تا معلوم شود چه در انبان داری. چنانکه دانه ها را بر زمین می ریزند اما اجسام یکپارچه را بر زمین می افکنند. بیختن جدا کردن ذرات ریز و درشت از یکدیگر است و آبیختن (آمیختن) درهم کردن آنها. چنانکه کندن داریم و آکندن. بردن و آبردن (آوردن). سائیدن در گیر کردن دو چیز با هم است و آسایش کنایه از جدا کردن چیز,واژه,پردازی,دوباره ...ادامه مطلب
اگر "کاش" به زیبائی طبیعی و گل و بته اشاره کند: آنگاهکاشتن : گلکاری کردنکاشانه (کاش + انه) : جائی که برای زیستن ادمی با گل زیبا شدهکاشی : برای گل و بتههای نقاشی شدهاش کاسه (کاشه) : ظرفی که رویش با گل و بته زیبا شدهکاشان: جائی (شهری) که پیرامونش دشتهای پر گل فراوان است (قمصر)کاشمر : لابد اشاره به زیبائیهای در آن شهرکاشغر: لابد اشاره به زیبائیهای در آن شهرای کاش : افسوسی برای زیبائی داشتنامروز از دوستی شنیدم و لذت بردم به همراه بسیاری دیگر در باره بابا و ماما (اٰب و اْم عربی) ، در به فارسی و انگلیسی ، آسیاب و مولن ، روژان کردی و ژوق(ر) فرانسوی به معنای روز , ...ادامه مطلب
پرت، پرتاب به نادرستی انداختن نیز گفته میشود. گر چه انداختن باید در جای آنچه design گفته میشود بکار آید (طرحی نو دراندازیم) دستانداز به چیزی گفته میشود که آدمی آن را درانداخته و ساخته نه ناهمواری که خود به خود برآمده. از همین ریشه port یا بندر ساخته شده که از آن بارها و کشتیها روانه میگردند. transport دوگانه پرت است (بین دو نقطه) و deport بازگشت به نقطه آغاز. چنانکه report بازسازی آنچیزی است که رخ داده (روی کاغذ) و چه زیبا در فارسی گزارش میخوانیمش که از گزاردن آمده که پایان یافتن کاری را میرساند. نمازگزاردن ، وام گزاردن ، ... , ...ادامه مطلب